شايد شما بارها در آموزشگاه موسیقی کلمه ميکس و مسترينگ را شنيده باشيد.
اما منظور از ميکس و مسترينگ چيست.
ميکس و مسترينگ مبحثي بسيار گسترده و وسيع است.
وقتی که شما صداي برخي سازها را در يک آهنگ کمتر يا بيشتر يا متفاوت تر ميشنويد نشانه ميکس و مسترينگ ضعيف است.
زماني که شما در نظر داريد يک رايانه را اسمبل يا به زبان ساده سر هم کنيد ابتدا با توجه به نيازتان قطعات خود را خريداري ميکنيد.
سپس بعد از مشخص شدن قطعات شروع به سر هم کردن قطعات ميکنيد.
و بعد از آن اسمبل نرم افزاري و نهايتا نصب سيستم عامل و در انتها نصب نرم افزاررهاي مورد نياز.
در يک پروژه يا يک آهنگ انتخاب سازها و صداها همان انتخاب قطعات است.
ميکس يا ترکيب صداها با هم يا ترکيب وکالها با سازها يا تراک اصلي همان اسمبل ميباشد.
و استفاده نهاي همان مسترينگ يا تنظيم کليه سازها در برابر هم و کل کار در برابر صداي خواننده و کل يک اهنگ در قبال تراکهاي ديگر يک آلبوم ميباشد.
ميکس از عوامل ديگري چون نوع کار و زمان کار و حتي جنس صداي خواننده نيز طبعيت ميکند.
يعني به طور مثال افکتهاي مورد نياز يک کار پاپ با يک کار سنتي متفاوت مي باشد.
مسترينگ علمي است که نهايتا تکليف نهايي يک آهنگ را مشخص مينمايد.
برخي از مواقع زماني که چندين تراک از يک آلبوم را ميشنويم با تعويض تراکها بلاجبار مجبور ميشويم صداي تراک بعدي را کم يا بلند کنيم.
يعني به عبارت ديگر صداي نهايي در همه تراکها يکسان نيست يا فرکانسهاي پايين در يک تراک بيشتر از تراک قبلي به گوش ميرسد .
يا صداي خواننده نسبت به تراکهاي ديگر زنده تر يا بيرنگ تر ميباشد.
دليل اين موضوع را در ضعف مسترينگ نهايي آلبوم ميتوان يافت.
برخلاف اين انديشه جا افتاده ميکس تنها مختص به وکال يا همان صداي خواننده نيست.
فرايند ميکس ميتواند شامل کليه سازها يا يک صداي خاص باشد.
مسترينگ هم تنظيم کليه ولومها افکتها پارامترها به صورت کيفي است.
در مقابل ميکس بيشتر تنظيم پارامترها به صورت کمي است.
تغيير مکان يک وکال يا يک ساز ميکس و تنظيم اين دو در قبال کل کار مسترينگ نام ميگيرد.
تعریف میکس و مسترینگ از زبان اساتید آموزشگاه خوانندگی در تهران
ميکس و مسترينگ مربوط به يا کيفيت نهايي يک موسيقي مي شود که با اجراي درست آن مي توان به نتيجه ي مطلوبي دست يافت و کاري حرفه اي ارائه داد.
موسيقي روح را به حرکت وامي دارد و قادر است تأثيرات قوي و متفاوتي بر جاي بگذارد، مي تواند انسان را آرام و يا هيجان زده کند!
اما چه زمان موسيقي تاثيرگذارتر است و به غير از آهنگسازي، هنر نوازندگل، شعر و صداي خواننده چه فاکتورهايي بايد ارزيابي شود تا آهنگ با شنونده ارتباط بر قرار کند و حرفي براي گفتن داشته باشد؟
اگر چند اثر موسيقي موفق را مورد بررسي قرار دهيم متوجه خواهيم شد که مواردي در همه ي آنها مشترک است.
که اين موارد عبارتند از: آهنگسازي، شروع و پايان، ملودي ها و شعر و در نهايت صدابرداري.
يک موسيقي همان طور که به آهنگسازي و ملودي هاي مناسب و … نيازمند است، به يک صدا برداري خوب نيز نياز دارد و بايد ميکس و مسترينگ يک موسيقي را جدا از بقيه ي اجزاي آن و به طور مستقل بررسي کرد.
هدف میکس و مسترینگ در کلاس موسیقی
۱-تقکيک دقيق صداها و مشخص شدن جايگاه هر صدا در کل اثر:
اين مرحله جاي هر صدا در پروژه را مشخص ميکند؛ بهعنوان مثال تعيين کننده اي Volume و Paning اصوات است به طوري که با بقيه ي صداها تداخل نکند و در آخر نتيجه اي دلنشين و همچنين حرفه اي داشته باشد.
بعد از اين مرحله هر صدا جايگاه خود را دارد و به راحتي قابل شنيدن است.
اما لازم نيست که تمام صداها که در موسيقي وجود دارد کاملا واضح باشد و ميتواند براي پر کردن قسمتي از کار استفاده شود.
۲-قدرت گرفتن صداها:
اين مرحله باعث مي شود تا صداهاي موجود را بهتر تشخيص داده و بشنويم؛ هر صدا يا ساز استفاده شده در آهنگ، در اين مرحله حجم بيشتري پيدا کرده و به اصطلاح باعث پر شدن کار ميگردد.
به طوري که اگر کل موسيقي خلوت باشد نيز صداها حجيم و پر به نظر خواهد رسيد.
اين مرحله همچنين براي قوت بخشيدن به ريتم Drum و پرکاشن مناسب است.
۳-خذف صداها و فرکانس هاي اضافه:
در حين انجام ميکس و مسترينگ در کار ممکن است متوجه اصوات و فرکانس هايي شويم که وجودشان نه تنها لازم و ضروري نيست، بلکه زائد و اضافي است که بايد از کار حذف شوند .
اين مرحله کمک زيادي براي دلنشين شدن اثر و از بين رفتن صداهاي گوش خراش ميکند.
۴-واقعي تر شدن صداهاي موجود:
ممکن است در يک آهنگ صداهاي به کار برده شده خام به نظر بيايند و حس دلخواه را به شنونده القا نکنند، بنابراين اين مرحله موجب پخته شدن، حجيم شدن و واقعي تر شدن اصوات ميگردد و صداهاي محو به صورت شفاف ظاهر خواهند شد.
همچنين اين تصور وجود دارد که با اضافه کردن صداها و سازهاي مختلف ميتوان به آهنگ حجم داد و آن را پر کرد، اما در واقع اين کار اصولي نبوده و موجب شلوغي موسيقي مي شود.
موارد ذکر شده در بالا در آهنگهاي مختلف داراي تفاوتهايي مي باشد، به عنوان مثال بايد به جنس صداها و سازهاي به کار رفته توجه کرد و به تنطيم آن پرداخت.
از ديگر عوامل مهم، سبک، ملودي ها و تم کلي کار است که توجه به آن ضروري ميباشد.
مثلا اگر در سبک Trance يا House از Kick ضعيف استفاده شود و کار صدا برداري مناسبي نداشته باشد، صداي استفاده شده به سختي شنيده خواهد شد.
رعايت اين موارد مي تواند کمک شاياني در تنظيم آهنگ کند و موجب رضايت بيشتر شنونده از کار شود.
ميکس در مجموع به سليقه ي شخص تنظيم کننده برمي گردد و فرد با استفاده از احساس و خلاقيت خود ميتواند اثري زيبا و به ياد ماندني خلق کند.
زيرا ميکس و مسترينگ يکي از مهمترين فاکتورهاي توليد يک اثر موسيقي خوب، کامل و حرفهاي مي باشد که نبايد از آن غافل شد.