آنچنان که بین اساتید آموزشگاه خوانندگی معروف است تنفس در انسان به دو شکل سينه اي و شکمي انجام مي شود. معمولاً در حالت بيداري و به ويژه انجام فعاليت هاي بدني يا ورزشي، نفس هاي انسان سريع تر و کوتاه تر و به گونه اي است که بيشتر قسمت شانه ها و سينه تکان مي خورد. در حالي که در هنگام استقرار و آرامش بدن و به ويژه خواب، نفس ها کندتر و طولاني تر بوده و به شکلي است که قسمت شکم انسان را تحت تأثير قرار مي دهد. به همين دليل است که در هنگام خواب به جاي شانه و قفسۀ سينه، شکم انسان بالا و پايين مي رود. کاربرد هر کدام از اين دو نوع تنفس با يکديگر متفاوت است. حتي در خوانندگی هم گاه نياز به تنفس صدري است و گاه نياز به تنفس بطني. بنابراین داستن روش تنفس صحیح خیلی مهم است.
لازم است توجه نمائيد که نوع تنفس در خوانندگی تا چه اندازه مي تواند اثر گذار باشد. با اين توضيح که مثلاً تمامي قطعاتی را نمي توان با نوع تنفس سینه ای خواند، بلکه در برخي اوقات ناچار است نفس هايي را مورد استفاده قرار دهد که طول و عمق بيشتري برخوردار است و البته اين گونه نفس گيري، تنها در نوع دوم يعني تنفس شکمی امکان پذير است. بنابراين يک هنرجوی آموزشگاه موسیقی بايد تلاش کند تا خود را به نفس گيري شکمی عادت دهد. براي دست يابي به تنفس شکمی لازم است روزي سه مرتبه تمرينات زير را به مدت ۱۰ دقيقه انجام دهيد.
آموزش تنفس شکمی در آموزشگاه خوانندگی
به پشت بخوابيد. سعي کنيد بدون تکان خوردن قفسه سينه و شانه ها به گونه اي نفس گيري نمائيد که هواي داخل شده به ريه ها به قسمت پائين تر يعني پشت ديافراگم منتقل مي شود. سعي کنيد به مدت ۱۵ ت ۲۰ ثانيه نفس را نگه داشته سپس رها کنيد. در هر بار تلاش نمائيد نفس هاي شما عميق تر از قبل شود. پس از آن که نيمي از آن تمرين را در حالت خوابيده به پشت انجام داديد. لازم است نيمۀ ديگر را در حالت چهار زانو انجام دهيد. و در نهایت در حالت ایستاده انجام دهيد.
در اينجا لازم است به يکي از مشکلاتي که معمولاً در هنگام خوانندگی برخی هنرجویان آموزشگاه موسیقی ديده مي شود و ارتباط مستقيمي با مسئله نفس دارد اشاره کنيم. و آن اين است که گاهي وجود فشار نفس در پشت حنجره موجب تغيير حالت اصلي صوت در شخص گرديده و اجازۀ بروز قابليت هاي صدا را به وي نمي دهد.
اين موضوع بيشتر به دليل اضطراب هاي ناشي از عدم اعتماد به نفس و در نتيجه افزايش ضربان قلب در موقع تمرین است. همان طور که مي دانيد در موقع افزايش ضربان قلب بدن نياز به نفس هاي سريعتر پيدا مي کند و چون اين امکان براي هنرجو وجود ندارد، فشار نفس رفته رفته زيادتر و به حنجره منتقل مي شود.
در چنين و ضعيتي صدای فرد مانند کسي است که گوئي بُغضي در گلو دارد و روشن است که حالت بُغض هم نخستين تأثير خود را روي تارهاي صوتي مي گذارد. براي رفع اين حالت علاوه بر اين که هيچگونه بر اضطراب خود در هنگام قرار گرفتن در شرايط استرس زا غلبه و آن را کنترل نمايند، اما پاره اي ديگر خود به تنهائي قادر انجام به چنين کاري نبوده حتماً نيازمند آن هستند که تحت نظر متخصص قرار گرفته و احياناً حتي در نوع شديدتر اضطراب نيز از داروهاي لازم استفاده نمايند.
واضح است گروه دوم در وضعيت غير عادي قرار داشته و به احتمال فراوان هم قادر به انجام فعاليت هائي نظير بازيگري، تدريس يا سخنراني که نيازمند اعتماد به نفس بالائي است نخواهند بود. بر اين اساس مسئله برگزاری اجرای زنده هم بايد از آن دسته کارهائي دانست که انجام آن براي افرادي که مبتلا به اضطراب شديد هستند امکان پذير نيست. پس روي سخن ما بيشتر با کساني است که قادر هستند با انجام تدابيري چند اضطراب خود را کنترل و آن را کاهش دهند.