موسیقی هم مانند دیگر زبانها الفبا و اصطلاحات مخصوص به خود را دارد.
آشنایی با اصطلاحات موسیقی برای نوازندگان حرفهای موسیقی و آهنگسازان غربی الزامی و برای نوازندگان تفننی غیر ضروری است.
اصطلاحات موسیقی بسیار زیاد و هرکدام از آنها مربوط به بخشی از موسیقی هستند.
این مقاله سعی دارد برخی اصطلاحات موسیقی که به عنوان یک هنرجوی موسیقی باید با آن ها آشنایی داشته باشید را برای شما تعریف کند.
اتونال: موسیقی ای که در یک گام مشخص نوشته نشده باشد و به صورت دیاتونیک سازماندهی نشود.
اکتاو: دو نت که بین شان هشت نت دیاتونیک فاصله وجود دارد و کیفیت و اسم شان در موسیقی غربی یکسان است.
آکورد: صدادهی همزمان حداقل دو نت
آکومپانیمان: موسیقی ای که ملودی اصلی را همراهی می کند.
بداهه نوازی: خلق آنی و لحظه ای موسیقی
پرچم: خط منحنی بالای دسته نت که ارزش زمانی نت های کوچ را روشن می کند .
پرچم ها چنانچه به هم وصل شوند تبدیل به شاهین می شوند.
پرده: فاصله ای که شامل دو فاصله نیم پرده می شود
و بر روی ساز پیانو شامل دو کلاویه پشت هم (سیاه یا سفید، چپ یا راست) می شود و در گیتار شامل دو فرت مجاور (بالا یا پایین)
پرسش و پاسخ: زمانی که که یک نوازنده یا گروهی از نوازندگان با سازشان به نوازنده ی سولیست پاسخ می دهند.
پل: بخش متضاد بین دو بخش مشابه در قطعه موسیقی. به این بخش گاهی بخش B هم می گویند.
تریل: زمانی که یک نوازنده به سرعت و مکررا دو نت را که یک پرده یا فاصله نیم پرده با همدیگر فاصله دارند می نوازد.
تریوله: در کسر میزان ساده، ضربی را که قاعدتا ضروری است به دو بخش تقسیم شود به سمت قسمت مساوی تقسیم می کند.
تمبر: کیفیت منحصر به فرد صدای یک ساز.
تمپو: سرعت ضرب های یک قطعه موسیقی.
آموزشگاه موسیقی
تنال: قطعه ی موسیقی ای که در یک گام مشخص نوشته شده باشد.
توالی آکوردی: حرکت از یک آکورد به آکورد دیگر، معمولا بر مبنای الگویی مشخص
تونیک: اولین درجه گام در یک گام دیاتونیک
خط حامل: پنج خط افقی موازی، که شامل چهار فضای خالی بین آن ها نیز می شود. نت ها و سکوت ها هم بر روی آن ها نوشته می شوند.
خط میزان: خط عمودی در موسیقی نوشتاری که نت ها را بسته به کسر میزان قطعه گروه بندی می کند و میزان ها را از هم مجزا می کند.
خط میزان دوبل: ترکیب خطوط میزان کلید سل و فا
دوی وسط: نت دو که در کلید سل، بر روی خط اضافه پایین خطوط حامل و در کلید فا، بر روی خط اضافه بالای خطوط حامل قرار می گیرد.
دوئله: دو نت که در کسر میزان ترکیبی در جایی که ضرب ضروری است به سه قسمت مساوی تقسیم شود قرار می گیرد و به این ترتیب ضرب به دو قسمت تقسیم می شود.
دیاتونیک: نت های موجود در یک گام.
برای نمونه در قطعه ای که در گام دو ماژور باشد، نت های دو، ر، می، فا، سل، لا و سی نت های دیاتونیک هستند
و هر نت دیگری که در آن قطعه به کار برده شود غیر دیاتونیک، یا کروماتیک است.
ریتم: الگویی از ضرب های منظم یا غیرمنظم در موسیقی.
ژانر: سبک یا روش موسیقی
سر ضرب: اولین نت در یک میزان موسیقی
سکوت: تمادی که برای نوشتن سکوت در موسیقی استفاده می شود.
سکوت نقطه دار: سکوتی که جلوی آن نقطه دارد و یک و نیم برابر ارزش زمانی اصلی اش کشیده می شود.
سنکوپ: اتصال کشش ضرب ضعیف به کشش ضرب قوی بانی جا به جا شدن تاکیدها در ضرب ها شده و قسمت ضعیف با تاکید اجرا می شود که حالتی را تشکیل می دهد که به آن
سنکوپ می گویند.
شاهین: خطی که پرچم نت های چنگ و دولاچنگ و نت های کوچک تر را به هم وصل می کند.
ضرب: پایه ای ترین جزء زمان در موسیقی.
فاصله: فاصله بین فرکانس دو نت
فرم: طرح کلی، سازماندهی یا ساختار یک قطعه موسیقی
کادانس: پایان جمله موسیقی که حاوی توالی آکوردهای خاصی است.
کروماتیک: گامی در موسیقی که شامل دوازده نت می شود که با همدیگر فاصله نیم پرده فاصله دارند.
کسر میزان: علامتی که در ابتدای قطعه موسیقی می آید که به صورت دو عدد بر روی هم است مانند ¾ ، که ضرب های موجود در هر میزان را روشن می کند
و ایضا روشن می کند که هر
ضرب چه ارزش زمانی ای ضروری است داشته باشد.
عدد بالایی، تعداد ضرب ها در میزان را روشن می کند و عدد پایینی روشن می کند که چه نتی به عنوان یک ضرب شناخته می شود.
بهترین آموزشگاه موسیقی تهران
کسر میزان ترکیبی: متری که ضرب های آن قابل تقسیم به سه هستند به غیر از کسر میزان هایی که عدد بالایی آن ها عدد سه باشد.
کسر میزان ساده: کسر میزانی که در آن عدد بالایی قابل تقسیم به دو باشد. مانند میزان ۴/۴٫
کلید سل: نمادی که در خطوط حامل دوبل در ابتدای خطوط حامل بالایی نوشته می شود. کلید سل کوک یا زیر و بمی نت ها را بر مبنای جایگیری شان روشن می کند و شامل نت های
بالای دوی وسط می شود.
کلید فا: خط حامل های پایینی در خط حامل دوبل. کلید فا شامل نت هایی می شود که پایین تر از دوی وسط هستند.
کوک: زیر و بمی صدایی که از یک فرکانس تولید می شود.
گام: مجموعه ای از نت های به ترتیب بالارونده یا پایین رونده که نت های یک تنالیته را مشخص می کند و بر روی تونیک آن تنالیته آغاز و پایان پیدا می کند.
گام (تنالیته): گامی که نت موسیقی در آن نوشته می شود
که معمولا از بر روی آکوردهای آغازین و پایانی قطعه و ایضا ترتیب پرده ها و فاصله نیم پرده های بین درجات گام قابل تشخیص است.
متر: سازماندهی الگوهای ریتمیک در یک قطعه به طوری که ضرب منظم و تکرار شونده ای در کل قطعه موسیقی برقرار باشد.
ملودی: مجموعه ای از نت های پشت سر هم که ارزش زمانی و کوک های مختلفی دارند و در کنار یکدیگر معنی پیدا کرده و قابل تشخیص می شوند.
میزان: قسمتی در نت نوشتاری که بین دو خط عمودی قرار می گیرد که به تعداد عدد بالایی کسر میزان، ضرب در خود دارد.
نت: نمادی که ارزش زمانی یک صدا را نشان می دهد و چنانچه بر روی خطوط حامل قرار بگیرد، فرکانس یا کوک آن را نیز روشن می کند .
نت (نوشتاری): نسخه چاپ شده یک قطعه موسیقی نوشته شده.
نت آوف تاکت: نت یا نت هایی که در یک قطعه موسیقی قبل از میزان اول می آیند.
نت نقطه دار: نتی که جلوی آن نقطه دارد و یک و نیم برابر ارزش زمانی اصلی اش کشیده می شود.
نت نویسی: استفاده از نمادهای نوشتاری یا چاپی برای نشان دادن نت های مختلف و صداهای موسیقایی
نیم پرده: کوچک ترین فاصله در موسیقی غربی که بر روی ساز پیانو با حرکت به کلاویه کناری نشان داده می شود و در گیتار با حرکت به فرت بالایی یا پایینی ایجاد می شود.
هارمونی: نت هایی که همزمان طوری شنیده می شوند که تولید آکورد و توالی های آکوردی کنند.