موسیقی فیوژن ، ترکیب جاز و راک، یا مرگ موسیقی جاز؟
این ها همه عناوینی است که در طول سالیان به واژه ی فیوژن نسبت داده شده است.
ولی موسیقی فیوژن به واقع چیست؟
کدام یک از این تعریف ها صادق است؟
موسیقی تلفیقی یا فیوژن چیست؟
تا دهه ۱۹۶۰ که هنوز ژانرهای موسیقی این چنین در هم تنیده نبودند کسی به خود این دردسر را هم نمی داد که بخواهد واژه ی فیوژن را تعریف کند.
بلوزمن ها بلوزشان را می نواختند. جزمن ها سولوهای طولانی شان را بداهه پردازی می کردند
و گروه های راک هم هر سال به فکر تهیه آلبوم هایی بودند که ترانه های پرفروش بیشتری داشته باشد.
ولی انتهای دهه ی ۶۰ نقطه ای بود که جز و راک نمی توانستند به سادگی از کنار هم عبور کنند.
بیتلز با آلبوم هایش تعریف موسیقی راک به عنوان « هنر» را تغییر داده بود.
گروه های بعد از بیتلز می خواستند تا جایی که می توانند «هنری» باشند.
فروش به تنهایی برایشان کافی نبود. از آن طرف، موسیقی جز هم به نقطه ای بی برگشت رسیده بود.
در یک طرف، هنرمندان جز آزاد (Free Jazz) و جز آوانگارد بودند که هنوز کارشان را می کردند و کاری به این که چقدر پول در می آورند نداشتند.
از طرفی جزمن های سنتی تری مثل مایلز دیویس بودند که احساس می کردند کارشان تکراری شده است.
بهترین آموزشگاه موسیقی
در واقع ایده ی اولیه موسیقی فیوژن، به تعریف مشهورش یعنی تلفیق جز و راک، یک ایده ی تجاری بود
که یکی از روسای کمپانی کلمبیا به مایلز دیویس پیشنهاد کرد:
یعنی وارد کردن اِلِمان هایی از موسیقی فانک و راک داخل موسیقی جز.
ریتم های پیچیده ی موسیقی فانکی «جیمز براون» و اسلای اند فمیلی استون (Sly and Family Stone) و سولوهای طولانی و خلاقانه ی «جیمی هندریکس» در آلبوم الکتریک لیدی لند (Electric Ladyland) دیویس را متقاعد کرد که راک و جز می توانند نقاط اشتراک دیگری به جز پس زمینه بلوزی شان پیدا کنند.
نتیجه تلاش مایلز برای تلفیق این دو موسیقی دو آلبوم In a Silent Way و Bitches Brew در سال های ۶۹ و ۷۰ بود.
این دو آلبوم کارنامه هنری مایلز را احیا کرده،
موزیسین های فوق با استعدادی مثل جان مک لافلین (گیتار)، چیک کوریا (کیبورد) و تونی ویلیامز (درامز) را به صحنه معرفی و نقطه ی آغاز موسیقی فیوژن شدند.
پس از این دو آلبوم، دهه ی ۷۰ پر شد از آلبوم های دیگری از خود مایلز و بقیه ی نوازنده های بسیار تکنیکی که عناصری از راک و فانک را با جز در هم می آمیخت.
نتیجه ی تاریخی ایجاد این جریان ازبین رفتن محبوبیت جز به صورت کلاسیک تر آن و البته انتشار کلی آلبوم های حوصله سربر و طولانی هم بود.
ولی مایلز حق داشت.
او به هر حال سرنوشت موسیقی را یک بار دیگر تغییر داده بود.
زیر سبک های موسیقی فیوژن
هنوز به پاسخ مشخصی در مورد چیستی موسیقی فیوژن نرسیدیم.
این طور نیست؟
اگر فیوژن صرفاً به نوعی خاص از تلفیق جز و راک گفته شود، پس تکلیف باقی انواع تلفیق چیست؟
آن همه موسیقی دان که از کشورهای مختلف دور هم جمع می شوند
و موسیقی ملی کشورهای شان را با هم مخلوط می کنند تا به صدای جدیدی برسند،
کیهان کلهرها، یویوما ها، عالم قاسم اف ها، نصرت فاتح علی خان ها…آن ها را در چه گروهی باید دسته بندی کرد؟
دسته بندی ها در مورد چیستی موسیقی فیوژن به شکل اعصاب خردکنی متناقض به نظر می رسد.
یا دسته بندی به شدت محدود است، مثل مدخل ویکیپدیای موسیقی فیوژن، که آن را همان ترکیب جز و راک می داند.
یا بسیار وسیع است که همه ی موسیقی های مختلفی که با هم تلفیق شده اند -حتی فولک راک و رپ متال- را جز زیرژانرهای موسیقی فیوژن حساب کرده است.
این گیج کنندگی البته تا حدی طبیعی است.
موسیقی فیوژن بیش تر از این که یک تعریف علمی باشد یک اصطلاح جاافتاده است.
اصطلاحی که به نسبت زمان و مکان می تواند تعریف متفاوتی پیدا کند.
ولی شاید دقیق ترین تعریف برای فیوژن یا همان موسیقی تلفیقی چنین جمله ای باشد:
«موسیقی ای که عناصر دو یا چند موسیقی که اشتراکات و تفاوت های مشخصی با هم دارند را با هم ترکیب کرده تا به صدای نویی برسد.»
هر چند این تعریف جامع است. ولی همچنان مانع نیست.
چون رپ و متال هم به صورت خاص هم تفاوت ها و هم اشتراکات تاریخی، فرهنگی ای با هم دارند.
ولی رپ-متال را نمی توان جزء موسیقی فیوژن حساب کرد.
یا بهتر بگوییم، اصولا کسی این کار را نمی کند.
بنابراین موسیقی فیوژن و چیستی آن، معمولا در مواجهه با تک آلبوم ها یا پروژه های خاصی تعریف می شود که دو موسیقی –که معمولا تفاوت هایشان بیشتر از شباهت هایشان است- را با هم تلفیق می کند.