گستردگی و وسعت ایران و شهرهایش و اینکه هر شهر یا شهرستان آداب و رسم مخصوص به خود را دارند
و همچنین قبایل و طوایف مختلفی که در گوشه و کنار ایران زندگی میکنند، موجب شده است که هر طایفه موسیقی محلی خود را با ساز مخصوص و آموزشگاه موسیقی خوانندگی به خودش (که معمولا دست ساز خودشان است) بنوازند.
در این مقاله با سازهای مرسوم و معمول در موسیقی نواحی ایران آشنا میشویم.
به طور کلی سازهای ایرانی به دو بخش کلی تقسیم میشوند:
۱. سازهای موسیقی دستگاهی ایران
۲. سازهای موسیقی نواحی ایران
آلات موسیقی و سازهای موسیقی نواحی ایران با توجه به نحوه نواختن سازها به ۴ دسته زیر تقسیم میشوند:
۱. زه صداها (کوردوفون ها) – سازهای زهی
سازهایی هستند که صدا در آنها از طریق ارتعاش زه یا همان سیم ایجاد میشود
و به دو دستهی زه صداهای مضرابی و زه صداهای آرشهای تقسیم میشوند.
دوتار: در شهرهای خراسان، ترکمن صحرا، کتول و مازندران رایج است. دوتار از دسته سازهای زهی مضرابی مقید است.
تنبور: در شهرهای کرمانشاهان و لرستان رواج دارد.
از خانوادهی دو تار است.
تنبور از سازهای زهی مضرابی مقید است که با انگشتان دست نواخته میشود.
تمبوره: از سازهای منطقه تالش در غرب استان گیلان است.
تمبوره جزو سازهای زهی مضرابی مقید است که با انگشتان دست نواخته میشود.
تمبورک: این ساز بر خلاف نامش که بیانگر تمبور کوچک است سازی است نسبتا بزرگ که در سرتاسر بلوچستان متداول است.
از سازهای زهی مضرابی مقید است که با انگشتان دست نواخته میشود و به ندرت با مضراب نواخته میشود.
رباب هجده تار: این ساز در شمال بلوچستان، سیستان، افغانستان و تا حدودی پاکستان و تاجیکستان رواج دارد و از سازهای زهی مضراب مقید است که با مضراب نواخته میشود.
رباب پنج تار: در بلوچستان رواج دارد. رباب پنج تار نوع خاصی از رباب است که در محافل ذکر دراویش صاحبان در سراوان بلوچستان استفاده میشود.
تار آذربایجان: مهمترین ساز در اجرای مقامات آدربایجان است.
تار آذربایجان از سازهای زهی مضراب مقید است که با مضراب نواخته میشود.
آموزشگاه موسیقی شمال تهران
بینجو: بینجو اصالتا بلوچی نیست اما حدود پنجاه سال پیش از پاکستان به بلوچستان ایران مهاجرت کرده. از خانواده سازهای زهی مضرابی مقید است که با مضراب نواخته میشود.
قوپوز یا ساز عاشیقی: نام دیگرش ساز یا چگور است. قوپوز در آذربایجان شرقی و غربی و سایر مناطق ترک نشین رواج دارد. همچنین در استانهای اردبیل، زنجان، همدان و قزوین نیز حضوری قابل توجه دارد. از سازهای زهی مضرابی مقید است که با مضراب نواخته میشود.
باغلاما: در آذربایجان غربی و کردستان رواج دارد.
تمبیرهی نوبان: در استان هرمز گان رواج دارد؛ و در مراسمی به نام نوبان که نوعی آیین موسیقی درمانی است استفاده میشود.
زه صداهای آرشهای
سروز (سرود) یا قیچک: در بلوچستان رواج دارد. به آن ساروز یا سارود هم میگویند. سروز مهمترین و اصیلترین ساز زهی آرشهای مقید است.
قیچک: در سیستان رواج دارد. از خانوادهی سازههای زهی آرشهای مقید است.
رباب: در خوزستان رواج دارد و کولیهای عرب زبان خوزستان به آن ربابه هم میگویند.
کمانچهها: کمانچه در نواحی مختلف ایران مثل گیلان، لرستان، ترکمن صحرا، خراسان، گیلان و کرمانشاه مرسوم است که در هر کدام از نواحی تفاوتهای جزئی در شکل ظاهری با یکدیگر دارند.
۲. پوست صداها (ممبرانوفون ها)
دسته دیگر از سازهای موسیقی نواحی ایران پوست صداها یا سازهای کوبهای و ضربهای دارای پوست هستند که به دو دستهی کلی زیر تقسیم میشوند:
طبلهایی که با ضربهی مستقیم به صدا در میآیند و شامل طبلهای یک طرفه (یعنی یک طرفش بسته است) و دو طرفه که با چوب یا دست یا چوب و دست نواخته میشوند.
طبلهایی که با ضربهی غیر مستقیم به صدا در میآیند که خیلی مرسوم نیستند.
۳. خودصداها (ایدیوفون ها)
این دسته از سازهای موسیقی نواحی ایران خود به خود قابلیت ایجاد صدا را دارند و سازهای کوبهای، ضربهای و سایشی فاقد پوست هستند.
مادهی سازندهی آنها سخت و غیر قابل انعطاف و در عین حال قابل ارتعاش است.
این سازها بر اساس نوع نواختن به ۴ دسته تقسیم میشوند.
خود صداهای کوبهای مثل: چاک، کرب، سنج، تشتک و کوزه، زنگها و زنگوله ها، ترکی.
خود صداهای تیغهای مثل: قوپوز یا قاووز یا زنبورک.
خود صداهای سایشی مثل: قارقارک.
خود صداهای دمیدنی
۴. هوا صداها (آیروفون ها) – سازهای بادی
در این نوع سازها صدا از طریق ارتعاش هوا ایجاد میشود. این مجموعه از سازهای موسیقی نواحی ایران، خود به دو دسته زیر تقسیم میشوند:
هوا صداهای آزاد: صدای ایجاد شده توسط این سازها نتیجه چرخاندن سریع اشیای مختلف در هوا و تماس جدارهی بیرونی این اشیا با هوای پیرامون آن است،
مثل: ورورک که بدنهای چوبی یا قوطی شکل دارد و به بالای آن یک طناب وصل شده است.
ساز را به کمک طناب در هوا میچرخانند و صدا ایجاد میکنند.
سازهای هواصدا: در این نوع سازها هوا در داخل لوله یا محفظهی صوتی مرتعش شده و صدا ایجاد میشود.
مثل انواه نیها، سوتک، قرنی مازندران، نی انبان بوشهر، بوق بوشهر، دوزله کردستان، نی جفتی هرمزگان، سرنا که در شرق خراسان و کرمانشاهان نواخته میشود، کرنا که به فارس، گیلان و مازندران بازمیگردد،
بالابان آذربایجان شرقی، بوق صدفی شاهرود، نی زبانه دار ترکمنی، نفیر، شیپور و سایر سازهایی که به این شکل هواصدا در نواحی مختلف ایران نواخته میشوند.