بتهوون

دراین مقاله از سایت آموزشگاه موسیقی تهران با زندگینامه لودویگ فان بتهوون آشنا میشویم. وی یکی از موسیقی‌دانان برجسته آلمانی بود که بیشتر زندگی خود را در وین سپری کرد. او یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین شخصیت‌های موسیقی در دوران کلاسیک و آغاز دوره رمانتیک بود. بتهوون، به‌عنوان بزرگترین موسیقی‌دان تاریخ، همیشه مورد ستایش قرار گرفته و آوازه او موسیقیدانان، آهنگ‌سازان، و شنوندگانش را در تمام دوران تحت تأثیر عمیق قرار داده‌است. در میان آثار شناخته‌شده وی می‌توان از سمفونی نهم، سمفونی پنجم، سمفونی سوم، سونات پیانو پاتتیک، سونات مهتاب، و هامرکلاویِر، اپرای فیدِلیو و میسا سولِمنیس نام برد.

بتهوون در شهر بن آلمان متولد شد. پدرش یوهان فان بتهوون، اهل هلند بود و مادرش ماگدالنا کوریچ وان بتهوون تبار اسلاو داشت. این خانواده صاحب هفت فرزند شد که چهار تن از آنان در کودکی درگذشتند. آنان که باقی ماندند عبارت بودند از سه برادر به نام‌های لودویگ، کاسپارکارل و نیکولائوس یوهان.

اولین کلاس موسیقی بتهوون

اولین معلم موسیقی بتهوون پدرش بود. پدرش یکی از موسیقیدانان دربار بن بود. استعداد بتهوون به ‌زودی بر همگان آشکار شد. بتهوون تحت آموزش کریستین گوت‌لوب نیفه و همچنین تحت حمایت مالیِ شاهزاده الکتور همان درباری که پدرش در آن کار می‌کرد قرار گرفت. بتهوون در ۱۷سالگی مادر خود را از دست داد و با درآمد اندکی که از دربار می‌گرفت، مسئولیت دو برادر کوچک‌ترش را بر عهده داشت.

بتهوون در سال ۱۷۹۲ به وین نقل مکان کرد و تحت آموزش ژوزف هایدن در کلاس آموزش پیانو قرار گرفت؛ ولی هایدن پیر در آن زمان در اوج شهرت بود و به قدری گرفتار، که زمان بسیار کمی را می‌توانست صرف بتهوون بکند. به همین دلیل بتهوون را به دوستش یوهان آلبرشتس‌برگر معرفی کرد. از سال ۱۷۹۴ بتهوون به صورت جدی و با علاقه شدید نوازندگی پیانو و آهنگسازی را شروع کرد و به سرعت به عنوان نوازنده چیره‌دست پیانو و نیز کم‌کم به عنوان آهنگسازی توانا، سرشناس شد.

بتهوون بالاخره شیوه زندگی خود را انتخاب کرد و تا پایان عمر به همین شیوه ادامه داد.به جای کار برای کلیسا یا دربار کاری که اکثر موسیقیدانان پیش از او می‌کردند به کار آزاد پرداخت و خرج زندگی خود را از برگزاری اجراهای عمومی و فروش آثارش و نیز دستمزدی که عدّه‌ای از اشراف که به توانایی او پی برده‌بودند و به او می‌دادند، تأمین می‌کرد.

بتهوون از ضعف جسمی داشت. او از سال ۱۷۹۶ کم کم شنوایی خود را از دست داد و در سال ۱۸۱۴ کاملا ناشنوا بود، اما علاوه بر این مشکل جسمی، او درگیر چندین مشکل روحی نیز بود که ناکامی در رابطه عاطفی از جمله آن‌ها بود.

در سال ۱۸۲۶ سلامت وی به شدت وخیم شده بود، تا اینکه یک سال بعد در ۲۶ مارس ۱۸۲۷ از دنیا رفت. در آن زمان تصور می‌شد مرگش به دلیل مرض کبد بوده‌، اما تحقیقات براساس رشته‌ای از موهای بتهوون که پس از مرگش باقی مانده نشان می‌دهد مسمومیت سرب باعث بیماری و مرگ نابهنگام وی شده ‌بوده. مقدار سرب خون بتهوون ۱۰۰ برابر بیشتر از مقدار سرب در خون یک فرد سالم بود.

احتمالاً منبع این سرب از ماهی‌های رودخانه آلوده دانوب بوده ‌است. بعید است ناشنوایی بتهوون به خاطر مسمومیت از سرب بوده ‌باشد. برخی از تحقیقات نشان می‌دهد اختلال در پادتن سیستم دفاعی بدن و دچار شدن به بیماری لوپوس عامل آن بوده ‌است.