اگر از هر یک از بزرگترین نوازندگان آثار شوپن از آلفرد کورتو و کلودیو آرائو و آرتور روبینشتاین و شورا چرکسکی و ولادیمیرهورویتس و آرتورو میکلانجلی
تا ولادیمیر اشکنازی، موریتسیو پولینی، مارتا آرگریچ و کریستیان زیمرمن
که اجراهایشان در یکصد سال اخیر ضبط شده
و نوار صدا و فیلم بسیاری از آنها در شبکههای عمومی اجتماعی وجود دارد
خواستید ده قطعه از بهترین آثار شوپن را انتخاب کنند،
بیگمان به فهرستها و پاسخهای مختلفی میرسیدید.
پولونز تراژیک، اپوس ۴۴ در اف شارپ مینور
این پولونز را شوپن به پرنسس لودمیلا دوبوو، چهره شاخص جامعه لهستانیهای مهاجر پاریس، تقدیم کرده است.
هر قدر پولونز قهرمانی سرشار از احساسات بیرونی و سرور جمعی است،
پولونز معروف به تراژیک در سه بخش با یک تم مرکزی شبیه مازورکا قطعهای درونی و معمایی، آکنده از غم و شادی، درد دوری از وطن، احساس تنهایی و شور خلافه است.
در اینجا باید اشارهای هم به پولونز فانتزی و پولونز میلیتر یا نظامی شوپن داشته باشیم
که جزو محبوبترین پولونزهای آهنگسازند.
مازورکا در آ مینور، اپوس ۱۷، شماره ۴
شوپن از سال ۱۸۲۵ تا زمان مرگش در سال ۱۸۴۹ بالغ بر ۶۹ مازورکا تصنیف کرده
که چهل و یک مازورکا از میان آنها شماره اپوس دارند.
مازورکای اپوس ۱۷ مجموعه چهار قطعه از این آثارند که آخرینشان شاید مشهورترین مازورکای شوپن باشد.
این مازورکای تأمل برانگیز از حد اعلای اعتدال و ظرافت ساختار برخوردار است.
آموزشگاه موسیقی
شرزو شماره ۱ در بی مینور اپوس ۲۰
این قطعه موسیقی هم بیگمان یکی از قطعات درخشان آهنگساز است.
سرعت این قطعه در تضاد با نغمهای ملهم از یک آواز قدیمی کریسمس لهستانی حالتی رازآلود دارد.
لطافت شرزوی بی مینور همچون مازورکای آ مینور و نکتورنهای های شوپن در حدی است
که برای شنیدن در خلوت و دور از هیاهوی سالنهای بزرگ مناسب تر است.
شوپن اصولاً خود را مرد سالنهای بزرگ نمیدانست،
جایی که فرانتس لیست با اجرای پولونزهای پر قدرت او غوغا به پا میکرد.
شوپن، فرانتس لیست را سخت میستود و نخستین مجموعه اتودهای خود را به او تقدیم کرد.
با این حال به توانایی او در اجرای حماسی و قهرمانی آثاری که خودش تصنیف کرده
و نمیتوانست مثل لیست صدای آنها را در سالنهای بزرگ آن زمان به گوش همه برساند رشک میبرد.
مسلماً هیچ کس همچون خود شوپن نمیتوانست همه ظرافت آثار لطیف او را با پیانو اجرا کند،
اما لیست قادر بود پولونزهای پر قدرت شوپن را که اصولاً ساختنشان به دست هنرمندی با آن بنیه ضعیف عجیب به نظر میرسید،
با احساس کمتر ولی کوبندهتر بنوازد.
شوپن به این حقیقت زمانی پی برد که در بیست و پنج سالگی کنسرت مشترکی از آثار خود
به اتفاق لیست در سالنی بزرگ داد.
در پایان حاضران در سالن بسیار بیش از شوپن آهنگساز، لیست نوازنده را تشویق کردند.
شوپن در تمام عمرش بیش از سی کنسرت آن هم اغلب در محافل خصوصی برگزار نکرد.
والس خداحافظی- در آ فلات ماژور، اپوس ۶۹ ، شماره ۱
شوپن در مجموعه آثار خود ۱۸ والس شناخته شده دارد.
او والس معروف به خداحافظی و همچنین پیش از آن والس اپوس ۱۸ خود را به نامزدش کنتس ماریا ودزینسکا تقدیم کرده است.
نامزدی شوپن و ماریا به رغم موافقت دختر جوان و مادرش به ازدواج نینجامید.
ماریا هم نقاش و هم نوازنده پیانوی شاگرد جان فیلد بود.
شوپن ماریا را از کودکی میشناخت
و گمان میکرد میتواند از طریق ازدواج با او به آرامش و سلامتی که به آن نیاز داشت برسد.
اما پدر ماریا در سیمای رنجور شوپن آیندهای نمیدید و از ترس بیوه شدن زودهنگام دخترش با این ازدواج مخالفت کرد.
والس خداحافطی لحنی تیره و غمآلود و نوستالژیک و گاهی شاد دارد
و به خاطر داستان عاشقانهای که در پس آن نهفته از شهرت زیادی در میان آثار شوپن برخوردار شده است.
پس از این دوران و ضربه روحی بعد از آن بود که شوپن وارد رابطه عاشقانه با ژرژ ساند،
نویسنده معروف فرانسوی، شد
و طی ده سال زندگی در کنار او که خالی از اختلافهای ادواری نبود
یکی از خلاقانهترین دورههای زندگی هنریاش را آغاز کرد.
ژرژ ساند هشت سال از شوپن بزرگتر بود و شخصیتی مقتدر و رفتاری گاه مادرانه با شوپن داشت.
این رابطه سرانجام دو سال قبل از درگذشت شوپن به انتها رسید.
بالاد شماره ۳ در آ فلات ماژور، اپوس ۴۷
بالادهای شوپن آثار تجریدی و منحصر به فردی هستند که نمیتوان به فرم دیگری آنها را اجرا کرد
و از تمایز و اصالت خاصی برخوردارند.
یکی از منابع الهام شوپن در ساختن بالادهایش آثار آدام میکیه ویچ شاعر و درامنویس ملی و بلندآوازه لهستانی است.
اجرای بالادهای شوپن برای نوازندگان پیانو همواره محل چالش بوده
و بالاد شماره ۳ در آ فلات که یکی از زیباترین و محبوبترین آنهاست
از همین رو منبع الهام لیست و برامس برای ساختن آثاری در این فرم شدند.
بهترین آموزشگاه موسیقی تهران
پرلود اپوس ۲۸، شماره ۱۵، قطرههای باران
شوپن ۲۴ پرلود ساخت که در آن همچون اتودهایش زیر تأثیر پرلودها و فوگهای باخ است.
پرلود اپوس ۲۸ شوپن طولانیترین و یکی از زیباترین پرلودهای اوست.
شوپن این پرلود را در دوران اقامتش در خانه ژرژ ساند در یکی از جزایر اسپانیا به نام مایورکای والدموسا سرود.
شوپن برای فرار از زمستانهای سرد پاریس و بهبود ریههایش همراه ساند به این جزیره گرمسیر می رفت.
ژرژ ساند زمانی که برای نخستین بار این قطعه را شنید نام قطرههای باران را بر آن گذاشت.
این شباهت به خاطر تکرار نت آ فلات در این قطعه است.
شوپن از نامهایی که دیگران بر قطعههایش میگذاشتند چندان راضی نبود،
اما نام قطرههای باران از همان زمان بر روی این قطعه باقی ماند.
کنسرتو پیانو شماره ۲
زمانی که شوپن از چهارده سالگی شروع به ساختن آثار حرفهای و ماندگار موسیقی خود کرد
صاحبنظران و منتقدان موسیقی با نفوذ دوران، آهنگسازی را که یک اثر بزرگ ارکسترال مثل سمفونی یا کنسرتوها را در کارنامه خود نداشت
در رده بزرگان این هنر به شمار نمیآوردند.
شوپن که نسبت به این نگاه نظر خوشی نداشت
بعدها یک بار درباره دوستش برلیوز که با او کنسرتهای مشترک هم برگزار میکرد،
به خاطر استفاده به نظر او بیش از حد برلیوز از سازهای فراوان و بیشمار، در مورد او به شوخی گفته بود:
” هر کس یکی از ساختههای برلیوز را شنیده باشد حق دارد برای تمام عمر با او قطع رابطه کند.”
شوپن با این همه برای نشان دادن تواناییهای ارکسترال خود و راه یافتن به محافل بزرگان موسیقی اروپا
قبل از ترک لهستان در بیست سالگی دو کنسرتو پیانو تصنیف کرد که از جمله بهترین آثار او هستند.
کنسرتو پیانو شماره دو با زیباترین نغمهها در واقع کنسرتو پیانوی اول شوپن بود
که پس از تجدید نظر و اصلاحات بعدی به کنسرتو پیانوی شماره دو تبدیل شد.
در این کنسرتو و همین طور در کنسرتو شماره یک شوپن، ارکستر از آن نقش بزرگ تاریخی و پر عظمتی که در آثار بتهوون، برامس و برلیوز بازی میکند، تا حدودی و البته آگاهانه طفره میرود.
با این همه کنسرتوهای شوپن آکنده از عمق احساسات هنرمند بزرگی متعلق به یک کشور کوچک است
و نقش ارکستر در کنسرتوهای او بیشتر شبیه به زمینه مخمل نرم و سیاهی است
که نغمههای دلپذیر پیانو همچون دانههای سفید مروارید بر روی آن میغلتند.