افلاطون : موسیقی یک ناموس اخالقی است که روح به جهانیان،
و بال به تفکر و جهش به تصور، و ربایش به غم و شادی و حیات به همه چیز میبخشد.

ارسطو: موسیقی حکمتی است
که نفوس بشر از اظهار آن در قالب الفاظ عاجز است بنابراین آن را در قالب اصوات ظاهر می سازد.

ابونصر فارابی: موسیقی علم شناسایی الحان است
و شامل دو علم است؛ علم موسیقی عملی و علم موسیقی نظری.

ابوعلی سینا: موسیقی علمی است
ریاضی که در آن از چگونگی نغمه ها از نظر مالیمت و سازگاری، و چگونگی زمانهای بین نغمه ها بحث میشود.

افالطون : موسیقی روح انسان را مناسب و هماهنگ می کند
و استعداد پذیرش عدالت را در وی بر می انگیزد.

بتهوون: موسیقی مظهری است عالیتر از هر علم و فلسفهای.
موسیقی هنر زبان دل و روح بشر و عالیترین تجلی قریحه انسانی است.

لئوپددوفن: ریشه موسیقی به عهد کهن ارتباط دارد.
درواقع همان روزی که انسان توانست برای نخستین بار خوشیها ورنجهای خود را با صدا نمایش دهد، مبداموسیقی به شمار میآید.

روح الله خالقی: موسیقی صنعت ترکیب اصوات است به طوری که برای انسان خوشایند باشد.

بهترین آموزشگاه موسیقی تهران

ابن خردادبه به نقل از یحیی بن خالدبن برمک: موسیقی آن است که تو را شاد کند و برقصاند و بگریاند و اندوهگین کند و جز آن هر چه باشد رنج و بالست.

ابن خردادبه: موسیقی ذهن را لطیف و خوی را مالیم و جان را شاد و قلب را دلیر و بخیل را بخشنده میکند،
آفرین بر خردمندی که موسیقی را پدید آورد.

هگل: آنچه موسیقی متعلق به خود میداند همان اعماق زندگانی درون شخص است
موسیقی هنر خاص روح است و به طور مستقیم به روح خطاب می کند.

واگنر: من موسیقی را تنها وسیله لذت گوش به شمار نمیآورم بلکه آن را محرک قلب و مهیج احساسات میدانم.
موسیقی عالیترین هنرهاست. موسیقی متعلق به دل است و جایی که دل نیست موسیقی هم وجود ندارد.

آلفرد تنیسن : شکر در دهان آن قدر شیرین نمی‌آید، که صدا به گوش سالم.

یهودی منوهین : هرگز به فکرم خطور نکرده بود که موسیقی و اندیشیدن چقدر به هم شباهت دارند.
در واقع می‌توان گفت موسیقی یک شیوه دیگری برای اندیشیدن است، یا شاید اندیشیدن شیوه دیگری از موسیقی است.”

لودویک وان بتهوون : موسیقی برای تأیید تنهایی انسان اختراع شد.

جیمز ولدن جانسون : موسیقی زبان مخصوص روح آدمی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *