ارتباط بین موسیقی و رشد مغزی کودکان امری مهم است.
بر طبق نتایج ثبت شده از یک بررسی ۵ ساله توسط متخصصین علوم اعصاب، این مسئله به ویژه در بخش هایی از مغز که مسئول پردازش صدا، توسعه و پیشرفت زبان، درک گفتاری و مهارت های خواندنی هستند، بیشتر دیده شده است.
مؤسسه خلاقیت و مغز در «USC» این بررسی ۵ ساله را در سال ۲۰۰۲ با مشارکت مؤسسه فیلارمونیک لس آنجلس با بررسی تأثیر آموزش بر پیشرفت رابطۀ اجتماعی، هیجانی و شناختی کودکان انجام داد.

این نتایج اخیراً در مجله علوم و توسعه و درک و شناخت منتشر شده و مدارکی از امتیازات آموزش موسیقی در بسیاری از مدارس در این منطقه با حذف یا کاهش برنامه های موسیقی و هنری به دست آمده است.
بررسی ها بیان گر آن است که آموزش موسیقی موجب افزایش رشد شنیداری در مغز و افزایش کارایی آن می شود.
عسل حبیبی، مؤلف و عضو ارشد انجمن پژوهش در BCI و کالج Dornsif در بخش های ادبی، هنری و اجتماعی بیان کرده است که ما علاقه زیادی به مطالعه تأثیر آموزش موسیقی بر توسعه و پیشرفت شناخت ، رشد هیجانی- اجتماعی مغز داریم.
این نتایج بیان می کند که کودکان با این آموزش در مقایسه با دو گروه دیگر در پردازش صوت بهتر عمل می کنند.

برای این بررسی، متخصصین اعصاب به کنترل رشد و رفتار مغزی در گروهی از ۳۷ کودک در منطقه ای محروم در لس آنجلس پرداختند.
۳۰ کودک در سنین ۶ یا ۷ ساله، این آموزش را در برنامه هایی از Youth ارکستر لس آنجلس در Hola دریافت کردند.
برنامه آموزش موسیقی به طور اجتماعی مانند EL Sistema به وجود آمد که گاستوا دودامل مدیر LA Philharmonic سازمانی که در ونزوئلا بود آن را برعهده داشت.

آموزش ویلن در کلاس آموزش ویولن

کودکان به آموزش هایی مانند ویلن، به طور گروهی و همنوازی پرداخته و ۷ ساعت در هفته تمرین می کنند.

متخصصین به مقایسه دو گروه پرداخته اند، ۱۱ کودک در برنامه های فوتبال شرکت کرده ۱۳ کودک درهیچ کلاسی بعد از مدرسه حضور نداشته اند.
متخصصین اعصاب با به کارگیری چندین ابزار به کنترل تغییراتی در آن ها در هنگام رشدشان پرداخته اند:
توسط MRI تغییرات را از طریق اسکن مغزی کنترل کرده و با پیگیری فعالیت الکتریکی در مغز و تکنیک های دیگر مانند آن پرداخته اند.
در طی دو سال بررسی، این متخصصین به سیستم شنیداری کودکان در برنامه موسیقی و رشد سریع تر آن ها به نسبت دیگر کودکان دست یافتند.
تنظیم مناسب سیر شنیداری می تواند موجب شتاب رشد زبانی و خواندن به مانند توانائی های دیگر شود و تأثیر اساسی آن در طی بررسی مورد نظر قرار می گیرد.

افزایش رشد موجب افزایش انعطاف پذیری عصب ها به صورت یک تغییر فیزیولوژیکی در واکنش محیطی مغز شده و در این حالت، این مسئله با افزایش موسیقی و تماس با آن دیده می شود.

سیستم شنیداری توسط موسیقی تحریک می شود!
بر طبق گفته حبیبی این سیستم با پردازش کلی صدا تحریک شده که موجب پیشرفت زبان، مهارت های خواندن و ارتباطات موفق می شود.

تقویت سیستم شنیداری در آموزشگاه موسیقی

سیستم شنیداری گوش ما را به مغز برای فرایند صوتی متصل می کند.
زمانی که ما چیزی را می شنویم گوش ما آن را به شکل لرزشی دریافت کرده و آن را به سیگنال عصبی تبدیل می کند.
این سیگنال به ساقه مغزی ارسال شده که در بالای تالاموس و در مرکز مغز قرار دارد و در مرحله نهایی از آن خارج می شود.

در این بررسی، دانشمندان بر روی برانگیختگی با عنوان P۱ تمرکز کرده اند.
علاوه بر این آن ها دامنه ای را ردیابی کرده اند که تعداد تحریک نورون ها را افزایش داده و در واقع به انتقال سیگنال سرعت می بخشند.
هر دو این مقیاس ها به رشد سیر شنیداری مغز اشاره می کند.

همان طور که کودکان رشد می کنند، هر دو دامنه و نهفتگی از P۱ رو به کاهش پیش می رود.
این بدان معنا است که آن ها در پردازش صوت کارایی بیشتری دارند.

در شروع بررسی و مجدداً دو سال بعد، کودکان توانائی هایشان برای تشخیص صوت سنجیده می شود.
همانطور که EEG سیگنال الکتریکی را ثبت می کند، آن ها صدای ویلن و پیانو را شنیده و صدای نی با فرکانس مجزا را اجرا کرده اند.

هم چنین کودکان تمایزی را میان ریتم و صوت در ملودی های متفاوت و یکسان می شناسند.
به طور مجزا، آنها ۲۴ ملودی را به طور تصادفی شنیده و تفاوت آن ها را در صوت و ریتم داشته و این که در کجا این دو یکسان هستند.

کودکان که در برنامه Youth ارکسترا شرکت کرده اند به درستی به تشخیص تغییرات زیر و بم به نسبت دو گروه دیگر پرداخته اند.
هر سه گروه توانایی شناخت آسان ملودی های یکسان را داشته اند.
اگر چه کودکان دارای آموزش موسیقی نسبت به دیگران با دامنه اصلی P۱ کوچک تر، نسبت سریع تری از رشد را نشان داده اند.

ما کاهش در دامنه و نهفتگی P۱ را در بزرگ ترین گروه موسیقی و گروه کنترل به نسبت سن بعد از ۲ سال آموزش مشاهده کرده ایم.
متخصصین می گویند با وجود آن، تمرکز بر داده های سال سوم بیان گر آن است که گروه موسیقی کوچک ترین دامنه P۱ را در مقایسه با گروه کنترل و گروه ورزشی نشان داده است.

این بررسی توسط مرکز پژوهش رشد و خلاقیت به سرانجام رسیده است.
مؤلفان نیز جزء متخصصین اعصاب BCI رائل چان و مدیران BCI، آنتونیو داماسیو و هانا داماسیو بودند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *