یکی از نکاتی که در هنگام آموزش آواز مدنظر است استفاده از ترانه اصیل است.

اما اخیرا صحبتهایی درباره کپی بودن تیتراژ معمای شاه شنیده شده است.
ماجرای تیتراژ معمای شاه

طاها افشین :

ترانه‌های ملی-میهنی همیشه به بیان ظلم و جوری که بر ملک و ملتی گذشته یا از رشادت‌های مردمان آن دیار در حفظ وطنشان و یا در ستایش آن مرز و بوم ساخته می‌شود.

و کشور ما به دلایل متعدد گنجینه‌ی بسیار پرباری از این نوع ترانه‌هاست.

از “مرغ سحر” و “ای ایران” تا ترانه‌های ناب چاووش، همگی از بهترین‌های این ژانر به حساب می‌آیند.
نکته مهم در تمامی این آثار،

یگانه بودن آن‌هاست چنانکه “مرغ سحر” مشابه نیست و مشابهی ندارد

حتی اگر فرهاد آن را به روایت خود خوانده باشد که بسیار هم زیباست،

اما “مرغ سحر” همیشه یگانگی ملودی و شعر را به همراه دارد.

این روزها سریال “معمای شاه” از تلویزیون پخش می‌شود و طبیعتاً بخش موسیقی آن زیر ذره‌بین است.

بابک زرین و سالار عقیلی که پیش از این تجربه همکاری در موسیقی سریال “تبریز در مه” را نیز داشته‌اند

این بار ترانه ملی‌-‌میهنی دیگری را عرضه کردند که به هیچ وجه نه در قامت یک اثر میهنی که حتی در حد و اندازه کار مشترک پیشین این دو هنرمند نیز قرار ندارد.

آموزشگاه موسیقی

با شنیدن این قطعه و به خصوص در لحظه ورود خواننده،

متوجه ملودی آشنایی می‌شویم که برای اهالی فن موضوع از یک آشنایی یا هم مایگی هم فراتر می‌رود.

شالوده اصلی ملودی آن یگانگی مورد نظر را ندارد

و اگر حافظه موسیقی مخاطب دقیق باشد به راحتی درمی‌یابد که این ملودی همان ملودی آشنای ترانه “بیتانم وطن” است

که سال‌ها پیش آن را چنگیز حبیبان اجرا کرد و اتفاقاً صداوسیما در آن مقطع این ترانه را آن‌قدر پخش کرد که تقریباً همه مخاطبان آن را حفظ شدند،

اما تأسف از جایی شروع می‌شود که بدانیم این ترانه و ملودی به هیچ وجه ایرانی نبوده و ساخته هنرمندان کشور همسایه ما یعنی ترکیه است.

ترانه “بیتانم” ترانه‌ای کاملاً ترکی است و ابراهیم تاتلیسس آن را اجرا کرده و اتفاقاً جزو ترانه‌های مشهور این خواننده است

و چنگیز حبیبیان با تغییر در شعر، آن را بازخوانی کرده است.

از این شباهت عجیب! که بگذریم، این قطعه همچنان جای نقد دارد.

بهترین آموزشگاه موسیقی تهران

چرا باید قطعه‌ای در ستایش ایران ساخته شود و کوچک‌ترین رنگ و بویی از ایران را نداشته باشد.

اگر کلام را از این قطعه حذف کنید دیگر هیچ نشانی از ایران در آن پیدا نخواهید کرد

یا بهتر بگویم اگر تحریرهای سالار عقیلی را از این قطعه حذف کنید دیگر هویتی برای این قطعه ملی – میهنی نخواهد ماند.

قطعه‌ای که قرار است شروعی برای یک سریال تاریخی با محوریت ایران باشد.

بماند که “ایران” گفتن‌های سالار عقیلی کاملاً با ترجیع‌بندهای ترانه “محمد” فرهاد مهراد ذره‌ای تفاوت ندارد؛

ترانه بسیار و زیبا و دلنشین “محمد” که در ستایش پیامبر اسلام، سال‌ها پیش توسط فرهاد مهراد اجرا شد و همچنان ماندگار است.

آنچه از این ترانه به ایران مربوط می‌شود تنها نوع آواز سالار عقیلی است که جای شکر دارد،

چون پیش از این ترانه ابتدای سریال را امیر یل ارجمند خوانده بود و با توجه به پاپ بودن این هنرمند اگر آن نسخه پخش می‌شد،

احتمالاً این اثر صرفاً از جهت آنکه به زبان فارسی خوانده شده به ما مربوط می‌شد و بس.

در هر حال انتظار می‌رفت و می‌رود که برای ساخت یک قطعه ملی – میهنی که قرار است راوی شکوه یک مملکت باشد دقت و وسواس بیشتری به خرج دهیم

و آنچه به لطف قُدمای موسیقی‌مان به وفور داریم از همسایه به عاریت نگیریم و قطعاتی بکر و ناب و درشان کشورمان بسازیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *